با استفاده از يا
می توانيد بين بخش های مختلف وبسايت جابه جا شويد
بسم الله
گر به سوی تو بیایم حرمم را چه کنم؟
گر برِ خیمه بمانم صنمم را چه کنم؟
از غمت شوکه شدم، ساکتم و مبهوتم
مانده ام بعد دمم باز دمم را چه کنم؟
تو قسم خورده ای آب آور طفلان باشی
زیر لب باز نگو این قسمم را چه کنم!
کاش برخیزی و یک جمله بگویی به حسین!
پیش این بی صفتان قد خمم را چه کنم؟
آه...هر چند که با قوت شمشیر به پا استادم
لرزش پر تنش هر قدمم را چه کنم؟
بعد عمری که به دل خوانده ای ام جانِ اخا
دیر شد آمدنم، لطف کمم را چه کنم؟
تا به دستان علمگیر تو من بوسه زنم
ای علمدار بگو این علمم را چه کنم؟
بی تو دیگر دل زینب پر از دلشوره ست
کاشف الکرب بگو اوج غمم را چه کنم؟
بی تو پای همه تا قلب حرم وا شده است
چهره ی نیلی اهل حرمم را چه کنم؟
ح.م
بسم الله
از زبان حضرت امّ البنین(س)....
پدرت گفته که تو حامی دینی مادر!
من فدایت بشوم، بلا نبینی مادر!
تا که قنداقه ی تو دور سر عشق رسید؛
کاش از روی حسین لاله بچینی، مادر!
مادرِ او پسرم، حضرت زهراست ولی؛
تو فقط گل پسر ام ّ بنینی مادر!
پدر از واقعه ی کرب و بلایت می گفت
تو به انگشت ادب عین نگینی مادر!
تا امان نامه تو ،عشق اباعبدالله ست
تو گره خورده بر این حبل متینی، مادر!
تا رقیه به تو زل زد که عمو آب کجاست؟
نکند لشکریان را تو ببینی مادر
آن زمانی که حسین تکیه به شمشیرش زد
نکند دست تو بر دست ، نِشینی، مادر!
به خدا واهمه ی کرب و بلا میکشدم
وای از آن لحظه که تو نقش زمینی، مادر!
سعی کن ماه ِ بنی هاشمی ام وقتی که؛
مادرش فاطمه آمد بنشینی مادر!
یک نصیحت پسرم، آن دم آخر، بر نی؛
چشم خود را تو ببند..تا که نبینی، مادر!
ح.م
یا علی مددی.........
ح.م
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا