img

به وبسايت ما خوش آمديد

با استفاده از يا می توانيد بين بخش های مختلف وبسايت جابه جا شويد

وارد شويد

قلم شکسته

تا در شکست، سینه شکست و قلم شکست

ادامه

سیب نگاه - سالگرد اولین نگاه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

فاطمه،فاطمه است

بسم الله

کربلا داغ عمیقی ست، مکرر شده است
خواهری باز پریشان برادر شده است

تا برادر به لبش حرف جدایی برده ست
غصه هر بار نصیب دل خواهر شده است

یک برادر وسط معرکه تنها شده باز؛
خواهرش فاطمه چون زینب مضطر شده است

خواهری حس غریبی ست که می سوزاند
واژه "فاطمه" با "گریه" برابر شده است

شب هجران برادر شب بی پایانی ست
اشک داند که چگونه شب او سر شده است

دوری و غصه بهانه ست، خدا می داند؛
عشق باعث شده تا دیده او تر شده است

طاقتش نیست هوایی برادر شده باز؛
بال و پر میزند انگار کبوتر شده است

خواهر و دشمن و بالین برادر رفتن؛
معجزه بوده که هر بار میسر شده است

چادری را که سرش کرده گمانم....انگار؛
چادر مادری اندازه دختر شده است

هر تپش نام رضا(ع) را به زبان دارد، دل؛
تند تر میزند، این فاصله کمتر شده است؟

خاک این شهر ولی بوی عجیبی دارد؛
قصه انگار که اینگونه  مقدر شده است:؛

خواهر اینبار نبیند که برادر را زهر؛
همچو آیین گلو و رد خنجر شده است

آسمان ها دگر از داغ پیاپی پر بود 
راوی قصه  رد از غصه معجر شده است

فاطمه، فاطمه بوده ست که در قم حالا
بارگاه ش حرم حضرت مادر شده است


ح.م

درخت عشق تو


بسم الله


درخت عشق تو همواره ماحصل دارد
که قلب عاشق من شوق صد غزل دارد

و سیئات دلم را نگاه پر مهرت؛
به یک اشاره به حُسنی دگر بدل دارد

 
دلم برای همین حرف ساده اش، صدها؛
دلیل و مدرک کافی و مستدل دارد

به اعتبار همین عشق نابتان بوده ست
که حرف شاعرتان هم کمی محل دارد

همیشه نام قشنگت شعار دل بوده ست
که طعم تازه «احلی من العسل» دارد

اگر چه دست نگاهم همیشه کوتاه است
درخت عشق تو همواره ماحصل دارد


ح.م

 

تحت تاثیر غزل زیبای سید حمیدرضا برقعی

آئینه دریا

بسم الله

مصطفا آمده تا منجی دلها بشود
آمده تا گره از کار بشر وا بشود

رحمت واسعه اش بعد جهانی دارد
با دلش آمده آئینه دریا بشود


خلق دلمرده فقط معجزه لازم دارد
هر نفس آمده اعجاز مسیحا بشود

نیل جهل است سر راه و محمد(ص) باید
باعث حیرت صدباره موسی بشود


با نگاهش چو گلستان بشوند آتش ها
چون خلیل آمده تا قاتل بت ها بشود

شانه های پسر آمنه(س) در بیت خدا،
نردبان علی(ع) عالی اعلا بشود

ابتر است آنکه نفهمیده محمد(ص) اصلا؛
آمده تا پدر کوثر والا بشود

که خدا خواسته از آل محمد(ص) یک مرد
پا گذارد به جهان ، محشر کبری بشود

و دلش خواسته تا پرچم عشقش هرجا
با قیام پسر فاطمه(س) برپا بشود

ما دخیل حرم سبز نبوت شده ایم
هر چه امضا بکند حضرت زهرا(س)، بشود

ح.م

اذن دخول عامیانه

 

بسم الله

 

می تپد قلبم دورن سینه ی سرشار من
بوی عود آکنده ای از موی خود؛ دلدار من!

 

باز هم شاعر شدم، اذن دخولم یک غزل!

عامیانه بودنم پیدا شد از رفتار من

 

من سلامی نیمه کاره دارم آقا! فرصتی؛

لرزه می اندازد این گنبد به هر گفتار من


هق هق شعرم فقط در این حرم رو می شود
شانه های گرم دیوارش شده غمخوار من

 

حبّ مادر(س)، قطره ای اشک و غزل های ضعیف

جنس دیگر هم ندارد دکّه ی بازار من


بوسه از لب های تـــو می خواهم اما ای دریغ!
گنبد زرد تو هم از ظنّ خود شد یار من

 

آرزومند حرم هستم و بوی سیب او

آمدم در این حرم امضاء کنی طومار من

 

اینهمه "من" خفته در شعرم بیا "من" را بگیر

"بنده" می گردم تو را، اجرا کن این کشتار "من"

 


ح.م

وصال حرمت

 

بسم الله

 

برسم کاش من امشب به وصال حرمت

ماه و خورشید کجا، وصف جمال حرمت؟

 

خواب در چشم تر زائرتان می شکند

بس که  دیوانه کننده ست خیال حرمت

 

«بأبی أنت و امّی» ِ مرا باور کن!

همه ی دار و ندارم، همه مال حرمت

 

نه به امید شفا، آمده ام جان بدهم

جان ناقابل ما نیز حلال حرمت

 

از حریم تو که تا کرب و بلا راهی نیست؛

کمکی تا بپرم من به دو بال حرمت

 

ح.م

 

نقاشی دل

بسم الله

اللهم عجل لولیک الفرج....

قلمی دست دلم بود و دلم  آه کشید
ناز او را که خریدیم، به اکراه، کشید

وعده دادی که به نقاشی او جان بخشی
قول دادی و دلم عاقبت آنگاه کشید

خواست آزاد شود از همه جا و همه کس
بی امان جلوه ای از چهره ی دلخواه کشید

غرق، در حسرت یعقوبی صدساله خود
یوسفی را که برون آمده از چاه کشید

آسمان را به زمین با قلمش داد گره
ماه ِ کامل شده ای را وسط راه کشید

ودلم خواست که روشن بشود دنیایش
پس دو خورشید  به جای نگه ماه کشید

هر چه او خواست خودش فاصله را کم بکند
یا که آن راهِ پر از فاصله، کوتاه کشید؛

ولی انگار محقق نشد آن وعده، هنوز
کار دل باز به یک غصه جانکاه کشید

محو شیرینی لیلا، دل مجنون شده ام
چون اویس به قرن آمده صد آه کشید

ح.م

وداع با دو ماه روضه بر حسین(ع)

بسم الله

الوداع....

آبرو از قِبَل ماه محرم داریم
دل به این لطف پر از سابقه محکم داریم

پیرهن مشکی ما شاهد خوبی ست حسین!
که چه شبها ز غمت دیده پر نم داریم

ما دو ماه است پریشان نگاهت شده ایم
رسم دلدادگی از حرکت پرچم داریم

'
الوداع' است به لبهای همه جای 'سلام'
مرو ای ماه! مرو...اشک بصر کم داریم

بعد از این هم غم تو حک شده بر دل آقا
در ته لذت هر خنده کمی غم داریم

غم پرست نیستم اما تو خدایی ست غمت 
هر طرف مینگری داغ مجسم داریم

حق شیعه ست که پرپر بزند از عشقت
عقده از غصب همان حق مسلم داریم

کربلا ریشه در آن کوچه پر خم دارد
در مدینه ست که ما شور محرم داریم

با نظر بر "در" و با رد شدن از هر "کوچه"
یاد از آن مادر غمدیده و قد، خم داریم

فاطمیه ست امیدم که نمیرد این دل
به دم روضه تو حاجت مبرم داریم

ح.م

قصه عشق تو بی تاب شدن هم دارد

بسم الله

جنون نوشت....

قصه عشق تو بی تاب شدن هم دارد
فکر دیدار تو بی خواب شدن هم دارد


اربعین و صفر و قصه جا ماندن من
از خجالت به خدا آب شدن هم دارد


حرمت نان و نمک را دل اگر بشکسته ست
داغ شرمنده ارباب شدن هم دارد


هر نگاهی که به جز. روی تو را عاشق شد
مات یک گنبد در قاب شدن هم دارد

***

قطره ای اشک به یاد حرمت کافی بود
اشک تو فاتح ابواب شدن هم دارد


من قسم میدهمت جان رقیه ت آقا!
توبه آویزه ی اسباب شدن هم دارد


ماه روی تو مرا نور بصر گشته حسین(ع)
همنشینی تو مهتاب شدن هم دارد


رحمت واسعه ات بود، نگاه م کردی
این عنایات تو کمیاب شدن هم دارد


در نمازم خم ابروی تو دستم که گرفت
بی نیاز از تن محراب شدن هم دارد

ح.م

یک کبوتر مگر چه میخواهد؟

بسم الله

 

یک کبوتر مگر چه میخواهد؟
جز کمی جا ز پهنه گنبد

بال و پرهای خاکی اش حاکی ست
آمده ست از مدینه تا مشهد

هر کجا میپرد غمی انگار
میکند راه قلب او را سد

شب رسیده ست و در حرم اما
نور گنبد همیشه میتابد

یادش آمد تمام دردش را
هی کشید آه دائم و ممتد

سر به دیوار این حرم کوبد
یاد خاک بقیع که می افتد

عمر من میدهد بگو آقا
تا حرم سازی بقیع ش قد؟

نکنی جان فاطمه(س) اینبار
خواهش این کبوترت را رد

او برای مدینه میخواهد
یک حرم، صحن و پرچم و گنبد


ح.م


آخرين نظرات

سلام علیکم اجرکم عندالله. خیلی عالی بود

با تشکر و سپاس بسیار عالی و جانسوز ...

سلام علیکم. ایام تسلیت... عللی ...

سلام، این شعر  هر روز سروده ...

سلام علیکم به به کم الله   فوق ...

راه شعرا دور ز راه عرفا نیست... موفق باشید.

سلام و ادب.......خدا قوت..اجرتون ...

سلام. زیبا، دلنشین، فوق العاده! ...

{باعرض سلام وادب واحترام} ...

گالری عکس

درباره سايت

قلم شکسته

إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

اطلاعات تماس، پيوندها و ...

اطلاعات تماس

  • ايميل
  • تلفن
    --
  • مدير سايت
  • امروز:
    شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۴۸ ق.ظ

قدرت گرفته از بلاگ بيان